کد مطلب:245339 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:295

اصحاب امام
امامان پاك ما همچون پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم پیوسته در تعلیم و تربیت مردم می كوشیدند. باید توجه داشت كه كار آنان را نمی توان با مؤسسه های آموزشی مقایسه كرد. سازمانهای آموزشی، وقت معینی برای تدریس و تعلیم دارند و در خارج از آن وقت، تعطیل هستند و خدمتی انجام نمی دهند. اما پیشوایان معصوم ما علیهم السلام در همه ی اوقات مشغول راهنمایی و تربیت مردم بودند. رفتار، گفتار، معاشرت و حتی هر گوشه از زندگی روزمره ی آنان، آموزشگر كسانی بود كه با آن عزیزان تماس داشتند. هر كس هرگاه با ایشان می نشست برایش این امكان فراهم بود كه از اخلاق و دانش آنان بهره مند شود. اگر سؤالی داشت می توانست مطرح كند و پاسخ آن را بشنود. پرسشها محدود هم نبود، هر مشكلی كه داشتند می پرسیدند و پاسخی در خور معرفت خود می گرفتند.

بدیهی است چنین مكتب انسان ساز و هدایتگری هرگز و در هیچ جا، جز در مكتب فرستادگان پروردگار، نمونه نداشته و ندارد. طبیعی است كه ویژگی و ثمربخشی چنین مكتبی تا چه حد خیره كننده و جاذب بوده است. به همین جهت خلفای غاصب و ستمگر اموی و عباسی تا حد امكان در راه ارتباطها و تماسهای آزاد مردم با پیشوایان واقعی خود مانع ایجاد می كردند، زیرا می دانستد كه اگر مردم



[ صفحه 282]



متوجه این ویژگیها شوند، به سوی پیشوایان الهی و امامان بر حق جذب خواهند شد و حكومت این غاصبان ستم پیشه در خطر قرار خواهد گرفت. تنها چند سالی در زمان حضرت باقر العلوم علیه السلام به جهت حكومت «عمر بن عبدالعزیز» كه رفتاری انسانی داشت، و نیز در زمان امام صادق علیه السلام به دلیل آنكه حكومت بنی امیه رو به زوال بود و حكومت عباسی هم هنوز ریشه های سرطانی حكومت خود را بر تار و پود جامعه نگسترده بود، مردم توانستند از محضر آن دو امام بزرگوار به نحو آزادانه تری استفاده كنند. این است كه می بینیم شماره شاگردان و راویان از امام صادق علیه السلام به حدود چهار هزار نفر رسید. [1] ولی در دوران دیگر، تعداد اصحاب، شاگردان و راویان برخی از ائمه علیهم السلام بسیار كم بودند.

به عنوان مثال، اصحاب و شاگردان و راویان امام جواد علیه السلام قریب صد و ده نفر بودند [2] و این تعداد گویای این نكته است كه در زمان آن گرامی، تماس مردم با ایشان تا چه اندازه محدود بوده است. در عین حال در میان همین افراد معدود چهره های درخشانی وجود دارد كه برای نمونه به برخی از این تك سواران عرصه ی ایمان و علم در آن دوران اشاره می كنیم:


[1] شيخ طوسي، الرجال، ص 142 تا 342.

[2] مدرك بالا، ص 397 تا 409.